Posts

Showing posts from February, 2016

امید

ماهیت امید یه جوری که دیدنش راحت نیست و ممکنه با سبک سری آدم بگه ندارتش و نمیبینتش اما واقعیت اینه که در تمام اون لحظات frustrating که آدم مثل چی با خودش درگیره درواقع امید داره وگرنه ک...

That very moment I unravel a mistake

چقدر لازم داشتم کسی بهم یادآوری کنه با تمام قلب دوست داشتن درحالی که نمیدونیم بعدش چی میشه راه روشنیه. مثل یه ضرب در روی دست باید صبح به صبح بهش فکر کنم که شکنندگی هام رو قورت ندم و سعی نکنم از بین ببرمشون. حالا توی سرم داره میکوبه "vulnerability" و یه لیست ازشون دارم میسازم تا اصلاح کنم رفتارمو با خودم. این چیزی بود که خیلی وقته فهمیدم، اما خیلی سخته همیشه بهش ایمان داشتن.
بهم یاد بده بتونم ناراحت باشم ولی نمیرم. من هم مثل همه ی آدما لازم دارم ناراحت باشم و فقط ناراحت باشم ولی این فرصت رو از خودم گرفتم انگار. هربار سر سوزنی ناراحتی تمام زندگی رو ...

Welcome to Poland

قرص خواب از مامان گرفتم، گفت این یکی خیلی سبکه از لهستان گرفتم، نصفشو خوردم و انگار آبجو و تکیلا خوردم. صفحه‌ی گوشی داره میره تو و‌ میاد بیرون و‌همه چیز کجه و درحال حرکت. زما...

سیاه

دارم مو به مو مهر و آبان ۹۴ را میخوانم. میخوانم که باورم شود چه موجود پرکار، فعال، خستگی ناپذیر و جنگجویی بودم. چطور سیاهی راهی به من نداشت؟ چطور؟ این روزها کنار دریای سیاه ا...

روز/سینوس نگاری بسه!

مامان اومد خونه و این هیجان روزای اولِ بودنش از حجم دلتنگی های گوله شده توم -برای اون- کم کرد. همیشه منتظر اتفاقای خوب و ساعتای خوب باید موند. بالاخره از تاریکی درمیام. با ف راج...

3rd day after funeral

هر ساعت میخوام بلند شم و لیست کارارو بریزم تو ردیفای روزای هفته تو تقویم. مامان داره میاد. کلی کار هست که باید انجام بدم؛ تمیز کردن اتاقش، جارو کردن خونه، گردگیری، گل خریدن،...

He had led me into the land of living

یادم رفته با غم چی کار میکردم. وقتی تنهام مدام دارم غم رو پس میزنم. اصلا دستم به غمم نمیرسه. چشم به هم میذارم میبینم نشستم چهار قسمت دانتاون ابی دیدم و تهچین پختم ولی دلم شاد نی...

Just a moment please! I want to sit calmly in the funeral of my woven dreams

آدم چرا با خودش اینکارو میکنه؟ اینکه یهو قرار شد برم سفر‌ هم زمان شد با اینکه فهمیدم منتظرمه و تو ذهنم این ایده که هم دیگه رو میبینیم خیلی قوی شکل گرفت . حالا سفر بهم خورده درح...