بهم یاد بده بتونم ناراحت باشم ولی نمیرم. من هم مثل همه ی آدما لازم دارم ناراحت باشم و فقط ناراحت باشم ولی این فرصت رو از خودم گرفتم انگار. هربار سر سوزنی ناراحتی تمام زندگی رو ازم میگیره. چرا؟
من از آذرماه متنفرم.
همه از چشمها میپرسند. از خشکی و قرمزی اطراف. یادشان رفته اشک شور است و نمک با پوست آدمی چه میکند. خیابان طالقانی، شب یلدا، پارک طالقانی، کیک تولد، تاب و سرسره، دیوار کوتاه خ...
Comments
Post a Comment