من آبِ دریاها را..

صبح بلند می‌شوم میبینم درد با تمام قدرت نشسته روی زندگیم.

قطارهای شهری به جاهای غلطی می‌روند.

کاش که خورشید بتابد، این‌بار از کنارش جم نخواهم خورد، تا آرامش بی‌نظیر طبیعت را برهم نزنم.

Comments

Popular posts from this blog

It will make you bleed and scream and cry

روز اول؛ نه چندان تاریک