It will make you bleed and scream and cry

به قدری زیباست که آدم از پا درمیاد با دقت کردن به ظرافت‌های ذهنش. آرومه، انگار جهان فروبریزه اون میتونه بشینه کنارت؛ ساکت و اطمینان‌دهنده. لازم نیست بهش تکست بزنی، منتظر نمیشی تکست بزنه. همه‌چی راحته، خودش همه چیو میدونه، منم میدونم. سکوتمون اغواکننده‌ست. دلم می‌خواد تا ابد تو‌ این سکوت باهم بمونیم. کنارش سبک‌ترین خودمم.
گاهی انگار از سال‌های لیسانسم کشیده باشمش بیرون. صدای کهنه‌ای در من رو بیدار میکنه. انگار سال‌هاست باهم گام برداشتیم و بزرگ شدیم. زیباست، زیباست. خطوط ذهن و چهره‌ش زیباست. اونقدر زیبا که یه لحظه «موندن» رو بی‌معنی می‌کنه.
اگه مجبور شدیم سکوت رو بشکنیم، یه چیزی از خودت بهم بگو که نمیدونم. دوست داشتنت راحت‌تر از چیزی بود که اول به نظر میرسید.

Comments

  1. سلام، بابت مزاحمت پوزش می‌خواهم. پرسشی دارم: این وبلاگ در بیش از ده سال پیش متعلق به دوستی بود با همان نامی که هنوز بر سردر باقی ست. چه شد؟ نمی‌دانم. اینقدر می‌دانم که این نویسنده جدید است و او نیست. ببخشید! در قیاس با او جدید حساب می‌شوید گرچه زمان آنقدر بی‌رحمانه گذشته که انگار او مهمان کوتاه این سرا بوده و شما دیگر قدیمی اینجایید

    ReplyDelete

Post a Comment

Popular posts from this blog

روز اول؛ نه چندان تاریک