گاهی دلم میخواد برم و یه مدت با یه کسی که مطمئن باشم راجع بهم زیاد و دقیق مینوسه زندگی کنم. بعد هم نوشتههارو بخونم. دنیای عجیبی میشه.
من از آذرماه متنفرم.
همه از چشمها میپرسند. از خشکی و قرمزی اطراف. یادشان رفته اشک شور است و نمک با پوست آدمی چه میکند. خیابان طالقانی، شب یلدا، پارک طالقانی، کیک تولد، تاب و سرسره، دیوار کوتاه خ...
Comments
Post a Comment