چندماهِ آخر، ناگزیر

هیچ بارِ دیگه ای دلم نمیخواد طوری زندگی کنم که انگار مجبورم.
ترم آخر تو فنی داره جوری میگذره که انگار مجبورم کردن. من درگیر زندگی بودم، از درسای آخرمم هیچ خوشم نمیومد، حوصله ی گوش کردن یا وقت گذاشتن براشون هم نداشتم، هیچ استاد خوبی هم گیرم نیومد، مجموعا فضای کدری داشت. بی میلی به کاری که میکنم کیفیت زندگیمو میاره پایین. هرگز نمیخوام دیگه این اتفاق بیفته. مخصوصا که دوره ی جدیدی از زندگی داره از راه میرسه. نیم دوره ی جدید کمتر از ۱۰ روز دیگه شروع میشه. فقط باید این فضا رو چند روز تحمل کنم و به جای اینکه مدام خودمو باهاش سرزنش کنم، ازش درس های جدیدی یاد بگیرم.

Comments

Popular posts from this blog

It will make you bleed and scream and cry

روز اول؛ نه چندان تاریک